پنجشنبه 09 فروردین 1403
EN

مسجد شجره

مسجد شَجَره

 

مسجد شجره
چون در آن محلّ درختي بنام ـ سَمُرة ـ بوده و پيغمبر اكرم ـ صلي اللّه عليه و آله و سلم ـ در زير سايه آن درخت فرود مي‌آمدند و نماز مي‌خواندند و محرم مي‌شدند. بنام ـ الشجرة ـ معروف گرديده است. و در زير اين درخت ـ اسماء دختر محمد بن ابي بكر ـ به دنيا آمده است.[۱]

 اسامي ديگر اين ميقات
آن را «ذوالحليفة» (حُلَيْفَةْ از كلمه حلفة گرفته شده كه آبي بوده بين دو قبيله: بن جشم بن بكر بن هوازن و بني خفاجه كه هر دو منسوب به عقيل بودند.)[۲]
و آبار علي و يا آبيار علي (منطقه مسجد شجره از مناطق كشاورزي بوده و بدون شك توسط علي بن ابي طالب ـ عليه‌السلام ـ چاه‌هائي در آنجا زده شده كه از آن استفاده مي‌شده، كه به آبار علي معروف گشته است، البته چاه‌هاي ديگري هم بوده، رسول خدا ـ ص ـ قبل محرم شدن در يكي از اين چاه‌ها خود را شستشو داده و غسل نموده است.)[۳][۴]ناميده‌اند كه هر كدام جهت و وجهي دارد.

موقعيت جغرافيايي مسجد شجره
اين مسجد در (حدود) ۱۰ كيلومتري مدينه منوره به طرف مكه واقع شده و ميقات كساني است كه از اين ناحيه به سوي بيت الله الحرام مي‌روند.

جايگاه مسجد شجره بين مواقيت
اين ميقات معتبرترين ميقات‌ها است؛ زيرا رسول گرامي اسلام ـ ص ـ و بعضي از همسران آن حضرت و ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ از آنجا محرم گشته‌اند.

مسجد شجره در كلام امام صادق
از امام صادق ـ عليه السلام ـ سؤال شد چرا رسول خدا ـ ص ـ در ميان ميقات ها عنايت و توجهش به اين ميقات بيشتر بوده است و بيشتر از آنجا محرم گرديده‌اند؛ بلكه از مواقيت چهارگانه ديگر محرم نشده‌اند.
حضرت فرمود: وقتي رسول خدا ـ ص ـ به معراج رفت و به سوي آسمان‌ها سير داده شد، آنگاه كه برابر مسجد شجره رسيد، فرياد برآمد «يا محمّد»، رسول خداـ ص ـ جواب داد: «لبّيك»، سپس به او گفته شد: «آيا تو يتيمي نبودي كه پناهت داديم و آنگاه كه تو را بر سر دو راهي يافتيم هدايتت كرديم.» وقتي اين كلمات را شنيد فرمود:
«إن الحمد و النعمة لك والملك، لاشريك لك»؛ «همانا ستايش و نعمت‌ها و سلطنت مخصوص تو است.»
امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمود: به همين جهت رسول خدا ـ ص ـ از مسجد شجره محرم مي‌گشت نه از ديگر مواقيت.[۵]

احرام پيامبر از مسجد شجره
رسول خدا ـ ص ـ از اين ميقات سه مرتبه جهت زيارت بيت الله الحرام محرم گرديدند:

سال هشتم هجرت
در سال هشتم هجرت پس از غزوه بني مصطلق، ماه رمضان و شوال را در مدينه به سر برد و دوّم ماه ذيقعده آهنگ عمره مفرده نمود، و به همگي اعلان كرد و حتي كفار قريش نيز فهميدند كه او عزم عمره دارد. به همراه عدّه زيادي از ياران (گفته شد همراهان رسول خدا ـ ص ـ، ۱۱۶ نفر بودند و بعضي ۱۴۰۰ نفر و بعضي ديگر ۱۵۲۵ نفر هم نقل كرده‌اند.) به سوي ذوالحليفه آمد. در اين سفر چهار تن از زنان به نام‌هاي ام سلمه (همسر رسول خدا) و ام عماره، ام منيع و ام عامر اشهلي نيز همراه بودند كه اينان اعم از مهاجرين و انصار بودند.
نماز ظهر را در مسجد شجره خواندند سپس جلو درب محرم گشتند و ذكر تلبيه «لبّيك اللّهمّ لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك، إنّ الحمد و النعمة لك و الملك، لاشريك لك» را بر زبان جاري كردند و بدين ترتيب بسياري از ياران آن حضرت در مسجد شجره محرم گشتند و سپس عازم مكه معظمه گرديدند كه با منع كفّار، منتهي به صلح حديبيه گشت.[۶][۷][۸]

عمرةالقضاء
در سال هفتم هجرت در روز دوشنبه ششم ذي‌ قعده رسول خدا ـ ص ـ جهت احرام عمره مفرده به مسجد شجره رفت، اين احرام به‌جاي احرام عمره‌اي بود كه در سال گذشته از آن حضرت فوت شده بود و همان افرادي‌كه درسال ششم با رسول خدا ـ ص ـ در حديبيه شركت داشتند دوباره همراهي نمودند، مگر چند نفري كه در خيبر به شهادت رسيده يا فوت كرده بودند.
آن روز چون به ذوالحليفه رسيدند نماز ظهر را اقامه فرمودند و بعد از آن محرم گرديدند و به سوي مكّه معظّمه حركت كردند.
در اين سفر رسول خدا ـ ص ـ ۶۰ شتر جهت قرباني به همراه داشتند كه با سربلندي و موفّقيت، بعد از مدت كوتاهي وارد مكه معظّمه شدند و اعمال خود را به پايان رساندند و طبق قرارداد سه روز ماندند و سپس به مدينه منوره بازگشتند. اين عمره به «عمرةالقضاء» معروف گشت.
ابن‌اثير با اختلاف مختصري در خروج رسول خدا ـ ص ـ از مدينه كه مي‌نويسد: در ماه ذي حجه رسول خدا با ۷۰ شتر براي عمره رفت.[۹][10]

حجّةالوداع
سعيد بن محمد بن جبير از پدرش نقل مي‌كند كه روز شنبه ۲۵ ماه ذيقعده رسول خدا ـ ص ـ از مدينه منوره به سوي مكه معظمه به طرف ذوالحليفه خارج شد. ـ در آن سال يعني سال يازدهم هجرت مردم را توصيه به رفتن به حجّ مي‌نمود ـ نماز ظهر را دو ركعتي در ذوالحليفه به‌جا آورد و سپس محرم گشت. بعضي گفته‌اند: آن روز را به شب رساند و شب در مسجد شجره  بيتوته كرد تا اين‌كه همه ياران به همراه قرباني‌هاي خود جمع شوند، سپس فردايش نزديك ظهر محرم گرديد. در آن سال رسول خدا ـ ص ـ از ناحيه خود و علي بن ابي طالب ـ ع ـ قرباني نمود و حجش را به پايان رسانيد.[11][12]

ساختمان مسجد شجره
با تأمّل در احاديث و رواياتي كه از امام چهارم زين‌العابدين و امام ششم «جعفر بن محمد» ـ عليهم‌السلام ـ و مالك بن أنس فقيه اهل مدينه و... نقل شده روشن مي‌شود كه ساختمان مسجد در جاي درخت سمره بوده است. و همچنين در كتاب «المناسك و اماكن طرق الحج و معالم الجزيرة» كه در قرن سوم هجري تأليف شده، از مسجد شجره به «المسجد الكبير» ياد مي‌كند و مي‌گويد: در ذوالحليفه دو مسجد متعلق به رسول خدا ـ ص ـ مي‌باشد؛ اول: مسجد كبير كه در سمت راست مكان مرتفعي به نام «بيداء» واقع شده و مردم از آنجا محرم مي‌شوند و به مكه مي‌روند. و مسجد ديگر مُعَرّسْ است كه در قسمت پايين «بيداء» و جهت قبله مسجد شجره واقع شده.
رسول خدا ـ ص ـ بعد از بازگشت از مكه معظمه در اين مسجد بيتوته مي‌كرد، و نماز مي‌خواند، و صبح‌گاهان خارج مي‌شد.[13]

مستحباب مسجد شجره
كتاب‌هاي حديثي و فقهي مانند فروع كافي، كليني و وسائل الشيعه، شيخ حرعاملي و جواهرالكلام در مورد مستحبات نماز در اين مسجد بحث نموده‌اند.

مسجد شجره در سفرنامه‌ها
در قرن پنجم (۵۷۸ ـ ۵۸۱ ق» ابن جبير مي‌نويسد: چون به وادي عقيق رسيديم مناره سفيد و بلند مسجد ذوالحليفه را مشاهده كرديم.[14][15]
در اكثر سفرنامه‌هاي حجّ سخن از ساختمان مسجد شجره به ميان آمده است كه نياز به يادآوري نيست. شكي نيست كه مسجد شجره تا امروز بارها تجديد بنا گرديده و امروز هم بنايي عظيم دارد و زائران زيادي را در آغوش مي‌گيرد كه با فرياد ذكر تلبيه فضاي ملكوتي خاصي بر آن حاكم است.
 
1.     معجم معالم الحجاز، ج۳، ص۴۸.
2.     معجم معالم الحجاز، ج۳، ص۴۸.
3.     مدينه شناسي، سيد محمد باقر نجفي، ج۱، ص۱۸۲.
4.     فروع كافي، باب حج النبي، ج۴، ص۲۴۵، ح۴.    
5.     وسائل الشيعه، ج۸، ابواب المواقيت، ص۲۲۴، ح۱۳.    
6.     المغازي، واقدي، ج۲، ص۵۷۴.
7.     تاريخ پيامبر اسلام، محمد ابراهيم آيتي، ص۴۲۵.
8.     سيره ابن هشام، ج۳، ص۳۲۲.
9.     تاريخ پيام اسلام، محمد ابراهيم آيتي، ص۴۲۵.
10.    الكامل في التاريخ، ابن‌اثير، ج۲، ص۲۲۷.
11.     الكامل في التاريخ، ابن‌اثير، ج۲، ص۳۰۲.
12.     المغازي، واقدي، ج۳، ص۱۰۸۹.
13.     المناسك و اماكن الطرق الحج و معالم الجزيرة، حمد الجاسر، ص۴۲۸.
14.     رحلة ابن جبير، ص۱۶۷.
15.     مدينه شناسي، ص۱۸۳.